دبیرکل سازمان ملل متحد در اظهارات اخیر خود وضعیت حقوق بشر در ایران از جمله موضوع اعدام را مورد اعتراض قرار داده است. در اینکه از حیث مبانی و فلسفه حقوقی میان پارادایم حاکم بر سازمان ملل متحد که بطور عمده مبتنی بر آموزه های اومانیستی است با آموزه های حقوقی اسلام تفاوت های زیادی به ویژه در خصوص مجازات اعدام وجود دارد ، شکی نیست.
بدیهی است کنار گذاشتن مبانی اعتقادی و موازین اسلامی علاوه بر الزامات شرعی از حیث حقوقی نیز به ویژه با عنایت به اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، از سوی قوای قانونگذاری و قضایی و اجرایی کشور ایران امری متعذر است. بنابراین تفاوت در دیدگاه ها و به تبع آن عملکرد ها در باب حقوق بشر و از جمله در خصوص مجازات اعدام ، امری اجتناب ناپذیر است. حتی در میان کشورهای غیر اسلامی نیز جنبش لغو مجازات اعدام ، مورد اتفاق نظر واقع نشده است. به طوری که هنوز در کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، اعدام یک مجازات قانونی است و اجرا می شود. اما یک نکته قابل تامل اینجاست و اینکه آیا جامعه حقوقی ایران به ویژه اساتید و دانشمندان این رشته و فقیهان و به تبع آنان نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات قضایی ، تاکنون توانسته اند از تمامیت اصول ، قواعد و احکام حقوق بشر اسلامی رونمایی کنند یا خیر؟ آیا می توانیم ادعا کنیم به درستی ظرفیت ها و توانمندی های آموزه های اسلامی در باب سیاست جنایی و به خصوص مجازاتها و در راس آن مجازات اعدام را به خوبی کشف و تبیین کرده ایم؟ در این میدان برخورد اندیشه ها، بی تردید قرآن سزاوارترین منبع برای درک حقایق اسلامی است. با توجه به حجیت ظواهر قرآن و اینکه این کتاب مقدس و آسمانی برای تامین سعادت دنیا و آخرت انسان ها نازل شده و پیامبر اسلام(ص) رحمه للعالمین لقب گرفته اند، بی تردید قرآن باید به عنوان اولین و بالاترین منبع درک رویکرد مکتب اسلام در خصوص حقوق بشر و از جمله مجازات اعدام مورد تمسک و توجه جامعه حقوقی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. یکی از آیاتی که رویکرد اسلام نسبت به اعدام را به روشنی ترسیم می کند؛ آیه 32 سوره مبارکه مائده است. خداوند می فرماید: ... مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا .... در این آیه شریفه خداوند قتل نفس را تنها در مورد دو دسته از مجرمین ؛ یکی قاتل عمدی و دیگری مفسد فی الارض ، مجاز شمرده است و تمسک به سفک دماء در خارج از این دو مورد را نهی کرده است. به طوری که کشتن یک انسان را معادل کشتار تمامی انسان ها دانسته است. همچنین در آیه 33 سوره مبارکه اسراء می فرماید : ... فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ ... زیاده روی در قتل و اعدام مورد منع خدواند قرار گرفته است. نکته بارزی که در ارتباط با موضوع مورد بحث حاضر از این آیات الهی درک می شود اینکه ؛ در رویکرد اصلی و بنیادین مکتب حیات بخش اسلام ، مجازات اعدام به عنوان یک استثنا و نه اصل پذیرفته است. زیرا خداوند، اعدام بی مورد یک نفر را به منزله کشتار تمامی انسان ها می داند. شایسته است بپذیریم قبل از اینکه حقوق عرفی عنوان جنایت علیه بشریت را در دادرسی نورنبرگ 1945 ابداع کند ، این معنا در قرآن مجید وجود داشته است. این آیه شریفه در تبیین سیاست جنایی تقنینی و قضایی و اجرایی نظام جمهوری اسلامی ایران در باب اعدام ، می تواند و باید مورد اهتمام قوای سه گانه ایران قرار گیرد. از سوی دیگر رسالت جامعه حقوقی ایران به ویژه حقوقدانان و فقها و مفسران در تبیین دقیق مساله، غیر قابل انکار، بلکه امری ضروری است. نگاهی اجمالی به مجموعه قوانین جزایی ایران اعم از مصوبات قبل و بعد از انقلاب اسلامی ، نشان می دهد فراوانی تمسک قانونگذار به مجازات اعدام تا حدی قابل اجتناب است. به نحوی که مقنن می تواند در مواردی ضمن رعایت موازین شرع انور، مجازات دیگری را جایگزین مجازات اعدام نماید. بی تردید حکم حیات بخش قصاص نفس که مایه حیات جامعه بشری است و البته با تکنیک های ویژه ای مورد تشریع توسط خداوند متعال قرار گرفته است، همچنین مصادیقی که نمونه بارز و غیر اختلافی افساد فی الارض هستند، به حکم آیه شریفه ذکر شده وضعیت خاص خود را دارند. در این راستا تشکیل کمیسیونی تخصصی متشکل از حقوقدانان جزایی و فقیهان جهت بازنگری و بررسی کیفرشناختی و جرم شناختی و فراوانی اعدام در گستره قوانین ایران می تواند نتایج مطلوبی را در پی داشته باشد. بدین ترتیب می توان ضمن رعایت موازین شرع مقدس، نظام جمهوری اسلامی ایران را تا حد زیادی به استانداردهای بین المللی تجهیز نمود. استانداردهایی که با تدقیق و تدبر و تفکر بیش از پیش در گستره مفاهیم قرآنی و سیره نبوی(ص) و علوی(ع)، شاید خاستگاه بسیاری از آنها پیش از آنکه حقوق غربی باشد، ریشه در مکتب نورانی اسلام داشته باشد.